رهارها، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره
وبوشممممممموبوشممممممم، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره
بهترین دوست دنیا سویل جونم:)بهترین دوست دنیا سویل جونم:)، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 16 روز سن داره

فندق ما

به دنیای من خوش اومدی:) من اسم اینجا رو گزاشتم دنیای قصه ها :) اگه میخوای تو هم اینجوری بدونش:)

این روزهای ما

1391/12/18 16:19
نویسنده : Raha:)
1,046 بازدید
اشتراک گذاری

 

بازم غیبتم طولانی شد

عزیزم از اونجا که اسفند ماه من همیشه سرم حسابی شلوغ میشه واسه همین خیلی کم میتونم پای سیستم بنشینم و برات بنویسم  ولی  حالاسعی میکنم چیزی از وقایع اخیر رو از قلم نندازم

گلم با مدیر مهدتون صحبت کردیم و قرار شد دوباره بری مهد و از اول اسفند تقریبا هفته ای سه روز  یعنی یک روز میری یه روز خونه ای اونم برا چند ساعت ساعت 10 از خواب بیدار میشی و تا بابا بیاد دنبالت 11 میشه و 2 هم برمیگردی روزهای اول خیلی ذوق داشتی و خیلی با علاقه میرفتی ولی چند روزی هست وقتی میخوای بری دوست نداری بری که کشف کردم که بله چون جنابعالی از قوانین و امر و نهی اصلا خوشت نمیاد و چون اونجا بهت تذکر داده میشه و دیگه مثل بقیه جاها از قلدری و شلوغ کاری خبری نیست شما هم رضایت نداری ولی دختر گلم تو باید از حالا با مقررات آشنا بشی تا بعد ها تو مدرسه یا...جاهای دیگه دچار مشکل نشی ،از اوجایی که از 6 ماهگی تا مهر ماه امسال که مهد میرفتی مربیت مژگان جون بود و تو هم خیلی دوسش داری و اون هم همینطور و حالا که دیگه بزرگ شدی و باید کلاس نوپا بری قبول نمیکنی و فقط تو شیر خوار کنار مژگان جون میمونی و خانم مدیر میگه به مرور عادت میکنی ولی طفلک مژگان رو اذیت میکنی و بچه های کوچیک رو هم همینطور  


عزیز دلم چند و قتی هست که بدجور خوراکت شده خیار شور و من اصلا راضی نیستم ولی طبق معمول بابا میگه بزار بخوره خوشبختانه به هوای خیارشور غذا رو هم خوب میخوری

از همه بدتر اینکه شدیدا و شدیدا به نوشابه علاقمندی و این علاقه هم با شرمندگی به بابا رفته چون بنده همیشه دوغ میخورم و بابا نوشابه و بسیار هم علاقمند که ازش خواستم به خاطر تو قید نوشابه رو بزنه قبول نکرد و گفت من از اول بچه گی خوردم چیزیم نشده بزار بخوره چند وقت پیش یه نفر(که اسمش رو نمیگم و میدونی که حرفاش مثل خنجر اذیتم میکنه ) بهم گفت رها اونقدر نوشابه خورده بیش فعال شده هرچند که بیش فعال کلمه بدی نیست ولی دوست ندارم این صفت رو برای شما بکار ببرم

 گلم من اونقدر تو دوران بارداریم و شیردهیم مراعات حال تو رو میکردم ولی نمدونم که تو به کی رفتی خدا شاهده تو 9 ماه با اینکه خودم خیلی پفک دوست دارم ولی لب به پفک نزدم و تا 2 سالگی تو هم همینطور که از 2 سالگی دیگه اینور اونور دیدی و خوردی و شدی پفکی و چون من مخالفم همیشه قایمکی از من میخوری گلم من برا خودت میگم میگم بزار بزرگتر بشی بد و الا من خودم عاشق پفکم و دوست دارم بخورم ولی بخاطر تو نمیخورم ولی تو چی تا با کسی میری خوراکی بگیری میگی پفک بگیر بخورم مامانم نبینه ناراحت میشه و طبق معمول هم که بابا همیشه ساز مخالف بنده است تا باهاش میری بیرون اولین چیزی که میگیره پفکه وقتی من اعتراض بکنم میگه بچه است دلش میخواد نمیدونم چرا با من رفتنی دلش نمخواد البته میخواد ولی من توجیهش میکنم و میگم فروشی نیست


گلم جدیدا گاهی کلماتی میگی که ما میمونی از کجا میاری اونروز من آماده شدم که بریم خونه عزیز وقتی لباسم رو پوشیدم سریع گفتی بــــــــــه چه خوشگل شدی ،یا چند روز پیش به من میگی مامان تپل مپل شدیا

عزیزم خریدای عیدت رو خوشبختانه تموم کردم  آخه چند وقت پیش با عمه مهری و عمو صمد (آخه عمو صمد میرفت خرید )  ومن رفتیم تهران  و تو موندی پیش مامانی البته صبح رفتیم و شب برگشتیم  و خدا رو شکر تو اذیت نکردی البته خیلی بیمعرفتی چون حسابی صفا کرده بودی و مامان بی مامان و با عمه حسابی خرید کردیم وای نمیدونی روزی چند بار اونارو پرو میکنی و میگی قشنگه نه تا اینکه دیروز همه رو جمع کردم و قایم کردم تا عید

علاقه شدید به عمو پورنگ پیدا کردی و دیگه ول کن هم نیستی سی دی ٤،٥،٦،٧ رو برات گرفتیم  و روزی شونصد بار میبینی و سیر هم نمیشی در لابلای اینا هر از چند گاهی هم حوس میکنی تام و جری و میکی موس و پلنگ صورتی رو میبینی ولی در کل راضیم چون حداقل چند دقیقه استراحت میکنی و خوشبختانه با فاصله دور هم میشینی پای تلویزیون


هر وقت شکلات کسی بهت بده سریع پش بندش چایی میخوای آخه به من نمیکشیدی نمیشد آخه من هیچوقت نمیتونم شیرینی شکلات رو بدون چایی هزم کنم و همیشه ترجیح میدم با چایی بخورم ولی چای خوریت به بابا رفته چون من بزور روزی  یه لیوان چایی بخورم ولی در عوض بابا حسابی چایی میخوره

عزیزم خیلی این پست طولامی شد بقیه جریانها در پستهای بعدی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

سمانه مامان پارسا جون
18 اسفند 91 16:39
خصوصی عزيزم
الهام مامان رامیلا
18 اسفند 91 18:28
خسته نباشی خانمی
برعکس رامیلا اصلا نوشابه دوست نداره اینم بگم که اصلا تو خونه مانوشابه ای وجود نداره
ای جانم به این دخمله ببوسش


خوش بحالتون الهام جون ولی در عوض خونه ما همیشه نوشابه برقراره
نانی
19 اسفند 91 7:56
سلام عزیزم ممنون بابت تبریک. ببخشید منم اونقدر سرم شلوغه که نتونستم بهتون سر بزنم. رها جونو ببوس


ممنون عزیزم
نسیم-مامان آرتین
19 اسفند 91 8:54
ای جونم میبینم این خان خانما کاملا همرازه
وای سمیه جون از دست این بابا های زنجانی به نظرت باید باهاشون چی کارکنیم که اینهمه در مورد بچه ریلکس هستن
حالا سمیه جون واقعا تپل شدی [h
؟آره والا نسیم جون منم دیگه نمیدونم چه کنم راستی عزیزم یکم راست میگه صورتم تپل شده چون صورتم خیلی خراب شده بود لاغر شده بود و چند وقتیکه تلاش میکنم و میبینم که موفق شدم
مامان نیایش
19 اسفند 91 12:44
قربون رها فندقی خوشگلم برم من اینقدر ماهه دوستش دارم هزار تا چه قدر شیرین زبونه ما شاالله
وای میدونی نیایش اینقدراز خیار شور بدش میاد حاضر نیست لب بزنه بهش


مرسی زهره جون اینم از شانس ماست دیگه دخملمون عاشق خیار شوره
مامان پارسا
20 اسفند 91 0:24
سمیه جون ناراحت نباش بچه ها همشون نوشابه ، پفک و ... رو دوست دارن فقط حداقل تا اونجایی که میشه باید سعی کنیم تو خونه نباشه . همین پارسا تا میریم بیرون میگه ساندویچ بخریم
نسیم-مامان آرتین
20 اسفند 91 9:11
سمیه جون 1سوال رها جونو کدوم مهد میبری من دنبال مهد برا آرتینم موندم کجا بذارمش مهدهای خوب نزدیک خونه خودمونه(پروانه ها-نیلوفر...) اما بعضیا میگن بذارم مهدی که نزدیک خونه مامان اینهاست تا راحت ببرن وبیارنش شما تو اون حوالی مهد خوب سراغ داری
مامان کوثری
22 اسفند 91 7:54
نمیدونم دیشب بهتون جواب دادم یا نه عزیزم این هفته سرم خیی شلوغ شده ولی حتما سعی میکنم کار همه رو تا آخر هفته انجام بدم و براشون ارسال کنم وقتی کارتون انجام شد بهتون خبر میدم که مبلغ رو واریز کنید ممنونم ازتون
مامان ملینا
26 اسفند 91 9:40
سلام خانم تپل مپل می بینم که دخترت هم فهمیده تپل هستی. سعی کن نذاری پفک بخوره .ولی زیاد هم سخت نگیر .ملینا هم اونروز به من می گه مامان شکمتو ببین چقدر بزرگ شده .نه اینکه خودشون باربی هستن نمی تونن هضم کنن که ماماناشون تپل هست.
نسیم-مامان آرتین
27 اسفند 91 8:39
تق تق فش فشه،فاصلمون کم بشه،هیزم ونفت وآتیش،دوست دارم خداییش،سیب زمینی به سیخه، عکس گلت به میخه،غماتو بیار فوتش کن،کینه داری شوتش کن،هوا بهاری میشه،سرما فراری میشه،زردی ازت دور بشه،هر میخواهی جور بشه پیشاپیش 4شنبه سوری ونوروز 92 مبارک ایشالا سال خوبی رو در کنار هم داشته باشید
mahdi...ܓܨܓܓܨ
5 فروردین 92 0:34
سلام...وبلاگ خوبی داری...من سرمیزنم وبلاگت وخوشحال میشم شماهم سربزنیدبه وبلاگم شهادت حضرت زهرا روتسلیت عرض میکنم ازشمایه خواهشی داشتم:اینکه وبلاگ منولینک کرده ولوگوی وبلاگ منوبذارین به وبلاگتون خیلی لطف میکنیدتابقیه هم ازوبلاگ مااستفاده کنن....ممنون ومنتظرجوابتونم لوگوی وبلاگ من سمت راست وبلاگ هست خیلی خیلی ممنون...آدرس وبلاگ:http://peirovanemahdi.ir/ راستی من درنی نی وبلاگ هم وبلاگ دارم خواستی سربزن آدرسش:http://farzandenik.niniweblog.com/
مامان پریسا
15 فروردین 92 7:53
سلام گلم. سال نو مبارک باشه ایشالله همیشه موفق و لبتون خندون باشه.


ممنون عزیزم


niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فندق ما می باشد