آش دندونی
عزیز دلم دیروز برات آش دندونی پختم و ساعت ٥ مامانی هم اومد که با هم بکشیم ولی مامانی
گفت شل شده باید صبر کنیم سفت بشه آخه من صبح سرکار رفتنی قابلمه را پر کرده بودم از
ترس اینکه نسوزه زیرش را هم کم کرده بودم و به این علت آبش زیاد بود صبر کردیم و کمی سفت
که شد خاموش کردیم و شروع به کشیدن کردیم حدودا ١٥ +١ قابلمه برای مهد تو ١ قابلمه برا
شرکت من ظرف شد بعد با خاله سحر رفتیم برا پخششون هرجا کلی توقف داشتیم چون
همه میومدن و تورو میدیدن و کلی برات دعا میکردن که بقیه دندونات راحت در بیادالهی الهی الـــــــــــــــــــــهی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی