رهارها، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره
وبوشممممممموبوشممممممم، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره
بهترین دوست دنیا سویل جونم:)بهترین دوست دنیا سویل جونم:)، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

فندق ما

به دنیای من خوش اومدی:) من اسم اینجا رو گزاشتم دنیای قصه ها :) اگه میخوای تو هم اینجوری بدونش:)

تولدانه

1391/4/18 11:28
نویسنده : Raha:)
1,250 بازدید
اشتراک گذاری

 

با سلام به همه دوستان عزیزم که لطف کردن و  پیام تبریک فرستادن شرمنده از اینکه نتونستم زودتر تشکر بکنم چون دیروز وضعیت خیلی خیلی بدی داشتم از یه طرف شبه قبل از تولد بیدار بودم  البته به همراه سحر و حامد و روز تولد هم حسابی گرما زده شدم چون هموا خیلی خییلی گرم بود و من هم تو باغ  مدام زیر آفتاب بودم ولی با این حال شب اصلا به روی خودم نیاوردم و بعد از رفتن مهمونها ساعت ٢ برگشتیم خونه و دوباره بیدار بودم و مشغول درس خوندم چونکه صبح و ظهر ٢ تا امتحان داشتم و تاصبح یکی رو خوندم و صبح رها رو بردم خونه مامانم و از امتحان اول که برگشتم سریع نشستم واسه دومی خوندم و ظهر هم رفتم اون یکی رو دادم و دیگه جونم براتون بگه ساعت ٣ جنازه وار برگشتم خونه و تلو تلو میخوردم فقط اینو فهمیدم که نهارم رو خوردم (اون هم به خاطر اینکه از دیروز  چیزی  نخورده بودم )و خوابیدم تا غروب  و شرمنده اصلا نتونستم پای کامپیوتر بنشینم.

و اما بشنوید از رها :

عزیز دلم روز تولد تا ساعت ١١ صبح خوابیدی و بعد که بیدار شدی و دیدی سحر و حامد خونه ما هستن حسابی خوشحال شدی و بعد تو   و سحر رو بردیم خونه مامانی و ما (بابایی و دایی حامد و بنده )رفتیم باغ و مشغول کار کردن شدیم هوا هم به شدت گرم بود و چاره ای هم نبود خلاصه غروب ساعت ٧.٥ شما به همراه مامانی اومدین باغ و مامانی بنده خدا شروع به کمک کردن کرد و از ساعت ٨.٥ دیگه مهمونا اومدن و شما با دیدن مهمونا هاج و واج مونده بودی و اون رهای بلبل زبون و آتیش پاره شد یه خانوم ساکت و مظلوم نه حرف میزدی نه بازی مدام غصه میخوردم که حتما مریض شدی ولی همه میگفتن با دین جمعیت تعجب کرده خلاصه همه چی خیلی خوب و خوش برگزار شد و همه خوششون اومد و شما هم آخرای مجلس دیگه به جو عادت کردی و حسابی میرقصیدی  خدا رو شکر مشکلی پیش نیومد و ساعت ١ بود که مهمونا خدا حافظی کردن و رفتن و خاله لیلا (عمه نوید و نگین و همسایه دیوار با دیوارمون )خیر ببینه گفت رها رو ما میبریم و  میخوابونیم و تو اینجا رو جمع و جور کن و بعد بیا که ما هم تا ٢ جمع و جور کردیم و بعد بابا به خاطر صندلها  موند باغ  ومن و دایی برگشتیم خونه ما و تو رو از خونه خاله لیلا که خوابیده بودی آوردم خونه

عزیز دلم ناز گلم تولدت مبارک امیدوارم به تو هم خوش گذشته باشه

همه از تم تولد خیلی خوششون اومده بود

جا داره اینجا از ثمین جون یه تشکر جانانه بکنم که خیلی خیلی کمکم کرد

 ممنونم ثمین جون

واما بریم سراغ عکسهای تولد :

روی کارت دعوت

پشت کارت دعوت

تزئینات قبل از ورود رها خانوم

گیفت های تولد

میز شام

لیبل نوشابه ها

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (19)

مامان ساينا
18 تیر 91 12:18
واقعا خسته نباشيد...معلومه كه حسابي خسته شدين...رها جون تولدت مبارك
خاله نسيم
19 تیر 91 9:39
سميه جون همه چي عالييييييييييييييي بود دستت درد نكنه گلم واقعا خسته نباشي گوش مرواريد خاله 2سالگيت مبارك ايشالا كارت عروسيت قشنگم كارت 2سالگيت كه خيلي ناز بود
مامان آراد(خاطره)
19 تیر 91 14:25
قربونت برم ....تولدت مبارک عزیزمممممممممممم... ایشالا تولد 100 سالگیت.... تزیینات هم خیلی عالین...دست مامانی درد نکنه...
انیس کوشولو
20 تیر 91 0:40
الهی فندقو نیگا.........
مامان پرنسس
20 تیر 91 10:57
دست مامان و باباش درد نكنه خاله لباس زنبوري بهت مي آيد انشاله عروسيت
مامان نسترن
20 تیر 91 18:19
jتولدن مبارک رها جون. اینشالاه همیشه سلامت باشی و به آرزوهای قشنگت برسی
مامان ملینا
20 تیر 91 23:59
سمیه جونم خسته نباشی واقعاً عالی بود.رهای گلم قدر مامانی رو باید خیلی بدونی با وجود دو تا امتحان و خستگی درس به فکر تولد خانم گل بوده .سمیه جون ان شالله جشن عروسیش.
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
21 تیر 91 8:47
همه چی عالی. بیسسسسسسسست. با سلیقه. دست مامان و بابا درد نکنه. خاله جون انشالله تولد 100 سالگیت
مامان ماهان
22 تیر 91 8:58
سلام خانمی واقعا خسته نباشی هو از امتحانات هم از تولد خوشگلی که برای رها جون گرفتی چه تولد ناززززززززززززززززززی دستت درد نکنه همه چیز عالی بود گلممممممممممممممممممم عزیز دلم تولدت مبارک الهی کارت عروسیت رو ژخش کنی
زهره مامان نیایش
23 تیر 91 16:44
عزیزم تولدت مبارک خیلی عالی بود دست مامانی درد نکنه عکس هات هم قشنگ بود ایشالا همیشه لبات خندون و تنت سالم باشه
mamani helena
24 تیر 91 0:35
salam vay khale joon bebakhshid ke dir shod tavalodet mobarak azize delam.mamani terkondiya khaste nabashi
مامان آرمیتا
24 تیر 91 15:36
سلام عزیزم تولدت مبارک دست مامانی واقعا درد نکنه واقعا همه چیز عالی بود چه عکسهای زیبایی به ما هم سر بزنید
مامان ملینا
25 تیر 91 11:05
پس نظر من کو ؟؟؟؟ آخه منم نظر گذاشته بودنم نخوندی و تایید نکردی . ولی بازم می گم رها جونم تولدت می بارک .سمیه جان دستت درد نکنه همه چیز عالی بود.
سارا-تارا
25 تیر 91 12:54
تولد خانمی مبارک. ببخشید دیر شد. به به چه تولد با شکوهی... چه عروس زنبوری نازی....
مامان دیانا
25 تیر 91 13:48
سلام عزیزم تولد رها جونم هزاران بار مبارک باشه به نظرم همه تزئینات فوق العاده بود آفرین به مامان با سلیقه جای مارا هم خالی کردین؟
يك نفر
2 مرداد 91 15:22
خيلي تولد زيبايي برگزار كردين فقط مي خواستم بدونم اين ليبل ها وگيفت ها رو از كجا تهيه مي كنيين؟؟؟؟
مامان پرهام
3 مرداد 91 17:48
زنبور طلایی خیلی بهش می یادتولدت مبارک دختر خوشگل دست مامان و بابات هم درد نکنه معلومه خیلی باسلیقه اند
مادر کوثر
11 مرداد 91 11:34
وااااااااای عزیزم تولدش مبارررررررررررررررررک چه عکسای نازی چه جشنییییییییییییی
خاله نسرین مامان صدف و سپهر
18 مرداد 91 18:12
وااااااااااااااااااااای سلام مامان سمیه جون و رهای نازم.چه خبرای جدیدی دارین من بی خبرم. رهای گلم تولدت مبارک خاله.الهی 120 ساله بشی زیر سایه ی همهی بزرگترا. دست مامانی و بابایی دردنکنه عجی تولدی جای منو صدف خالی بوده. مامانی تم خیلی نازی انتخاب کرده بودین.زیبا بود. یه سوال هنر دست خودتون بود یا آماده خریده بودین؟
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فندق ما می باشد