رهارها، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره
وبوشممممممموبوشممممممم، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره
بهترین دوست دنیا سویل جونم:)بهترین دوست دنیا سویل جونم:)، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره

فندق ما

به دنیای من خوش اومدی:) من اسم اینجا رو گزاشتم دنیای قصه ها :) اگه میخوای تو هم اینجوری بدونش:)

بابایی جون

1390/2/7 11:13
نویسنده : Raha:)
449 بازدید
اشتراک گذاری

دختر خوبم چند روز پیش که رفته بودم کلاس شما مونده بودی خونه مامانی و شب که اومدم

دنبالت اول خیلی خوشحال شدیخوشمزهخوشمزه ولی وقتی آماده شدیم که بریم خونه خانم خانوما شروع به ناسازگاری

کردی ,گریهگریهماشینم نداشتم و مجبور بودیم پیاده بریم که از بابایی جدا نمیشدی بریم تا اینکه بابایی گفت تا

سرکوچه میاد سرکوچه که خواستم از بابایی بگیرمت محکم بغلش میکردی و سرت را میزاشتی

رو شونش که من جداتون نکنم بنده خدا بابایی گفت یه کم دیگه میام تو خیابون همه کسبه محل داشتن

میخندیدنخندهخنده میگفتن زور که نیست نمیاد بغل شما خلاصه طفلکی بابایی تا سرکوچه خودمون اومد و اونجا

دیگه من عصبانی شدمعصبانیعصبانی وگفتم لطفن لوسش نکنید باید یاد بگیره که بیاد بریم خونه و تورو گرفتم

قربونت برم پشت سر بابایی چه گریه التماس آمیزی

منتظرقهرمیکردی ولی گلم باید عادت کنی نمیشه که همیشه کنار بابایی باشی میدونم عاشقشی ولی خوب دیگه....خواب                                                                                                  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان ماهان
9 اردیبهشت 90 9:45
نازی رها جون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فندق ما می باشد