ترافیک مهمون
دختر گلم شرمنده ام از تو که نمیتونم چند وقتی تند تند بیام و برات بنویسم راستش دیگه دل و دماغ سابق رو ندارم و یه جورایی کسلم امیدوارم این حالت هر چه زودتر برطرف بشه گلم هفته پیش که تعطیلات تهران بود بخاطر همین ما هم از این تعطیلات فیضی بردیم از اول هفته که عمه آذر (عمه بنده )اومد خونه مامانی و خدا خیرش بده بانی خیر شد و از صدقه سری ایشون مهمونیها برگزار شد و ما هم بی نصیب نموندیم و اما رسیدیم به آخر هفته که من عمه اینها رو پنجشنبه دعوت کردم باغ و بقیه جمع هم اومدن و جالب بود که پنجشنبه سمیه جون دوستم که تهران زندگی میکنه زنگ زد و گفت اومده و میخواد دور هم جمع بشیم که عذرخواهی کردم که مهمون دارم از طرفی دوستان دایی محمد ...
نویسنده :
Raha:)
16:33