اولین مهمونی
اولین مهمونی مراسم اسم گذاریت بود که تو خونه عزیز جون گرفته بودیم و همه را هم دعوت کرده بودیم اونجا خیلی خوش گذشت
اولین حموم
رها جون اولین حمومت را با عمه آذر رفتی روز ۴ تولدت روزی که از بیمارستان اومدیم خونه عمه آذر بردت حموم و عزیز هم کمکش کرد .
اولین خرابکاری
دخمل گلم دوست دارم اینجا همه کارهایی که اولین بار انجام دادی را برات بنویسم : اولین خرابکاری :سومین روز تولدت بود بعد ازظهر که برای بار دوم اومدم و تورو از دستگاه به من دادند تاشیر بهت بدم با خاله مری بودیم بعدش دیدیم به به تو خرابکاری کردی خاله مری میترسید و میگفت چطوری جاتو عوض کنیم ولی من خیلی راحت عوض کردم و پاهاتم شستم لباس که تنت نبود تازه دستم آنژوکت وصل بود ولی با موفقیت این کار را انجام دادم وخیلی خوشحال شدم .
تبریک
سلام سلام فندق خوشگلم ،تبریک میگم تو هم به جمع دوستان اینترنتی اضافه شدی عسل مسل . دوست داریم من و باباجون ...
نویسنده :
Raha:)
9:31