تعطیلات عید فطر
دلبرم سلام گلم سلام بازم مامانی اومده تا از شیرین کاریهات بگه برات:
تعطیلات رو قرار بود اول بریم شمال که بدلیل جا زدن همسفرانمون کنسل شد و تصمیم گرفتیم که بریم تهران دیدن سرمه و اونجا هم بدلیل عدم استقبال خاله میترا کنسل شد بدینترتیب مجبور شدیم که تعطیلات رو خونه بمونیم و استراحت بکنیم
روز اول که عید بود صبح که بیدار شدیم و رفتیم عید دیدنی اول خونه مامان پری بعد خونه مامان بزرگ که اونجا شما کیف میکردی آخه خونه مادر بزرگ قدیمیه و دالان های بزرگی داره و میدویدی تو دالانها و میخندیدی و نمیخواستی بیای توی ساختمون و دوست داشتی حیاط بازی کنی خیلی وقت بود خونه مامان بزرگ نرفته بودیم تقریبا از اول ماه رمضون آخه روزهای دیگه همیشه اونجا میشیم خلاصه از اونجا رفتیم خونه مامان بتی و اونجا هم با آقاجون تو کوچه و حیاط بازی میکردی خیلی خوشت میومد بعد عمه و نوید و نگین و عمو هم اومدن و کلی با بچه ها بازی کردی نهار رو اونجا بودیم و بعد دوباره رفتیم مهمونی خونه عمه من (نو عید پسر عمه ام بود )کلی شلوغ کاری کردی و همه میوه ها رو بهم ریختی آخر سر که دیدم دیگه داری خرابکاری میکنی به مامانی گفتم پاشو بریم خونه و اومدیم خونه مامانی و تا 12 شب اونجا بودیم چون بابا باغ بود بعد اومدیم خونه
روز دوم نزدیکای ظهر 11 بود بیدار شدیم و بعد رفتیم خونه حاج خانم تا یه سری بهش بزنیم و بابا رفت باغ کار داشت ما نهار خوردیم و بعد از ظهر چون قرار بود برم مجلس انعام شما رو بردم خونه مامان پری پیش خاله سحر موندی و من رفتم وقتی برگشتم آماده شدیم چون قرار بود همگی بریم باغ مامانی غذا درست کرده بود و رفتیم قرار بود شب هم بمونیم تو باغ با دیدن بابا کلی ذوق کردی و بازی و شلوغ کاری تا شب که آخر سر خسته شدی و خوابیدی
روز سوم صبح که چشماتو باز کردی با تعجب اطراف رو نگاه میکردی که اینجا کجاست که یهو یادت افتاد و با دیدن دایی و خاله و مامانی و بابایی نمیدونستی چیکار کنی ذوق میکردی و از اول صبح شروع به شیطنت کردی ........ما هم بدنبال تو غروب مامان بتی و بقیه ( خانواده خاله بابا) اومدن و گفتن که قراره یکی از فامیلهای بابا (پسر عموی آقاجون ) هم بیان باغ و اومدن و خیلی خوش گذشت تو اونقدر شلوغ کردی که بین مهمونها یه خانم پیری بود (زنعموی آقاجون)آخر سر کلافه شد و گفت این بچه را ببندید به جایی تا اینقدر شلوغ نکنه مامانی خوب پیر بود و تحمل انرژی شما رو نداشت قربونت برم آخه بچه تو خونه شلوغ نکنه .........مهمونی شلوغ نکنه................بیرون تو هوای آزاد هم نمیزارن بچه ام خودشو تخلیه کنه بیخیال راحت باش گل من و کیف بکن باغ خودمونه هرکی اذیت میشه نیاد مختاره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
توجه توجه عکسها در ادامه مطلب قرار دارند:
اجازه دست بزنم به آب
چه کیفی داره آخ جون
بچه ها منم بازی
بنشین به لب جوی و گذر عمر ببین
حالا ببین رهای تگری تو کلمن چه مزه ای داره؟
مامان جون من کی اجازه دارم چاکلز بخورم ؟