رهارها، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره
وبوشممممممموبوشممممممم، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره
بهترین دوست دنیا سویل جونم:)بهترین دوست دنیا سویل جونم:)، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

فندق ما

به دنیای من خوش اومدی:) من اسم اینجا رو گزاشتم دنیای قصه ها :) اگه میخوای تو هم اینجوری بدونش:)

مهمونی و خرابکاری رها

1390/2/27 14:15
نویسنده : Raha:)
628 بازدید
اشتراک گذاری

 

عزیزدلم دیروز خونه خاله مریم مهمونی دوره ای بود ما هم دعوت بودیم من قرار بود دیر برم

که  تو راحت بخوابی و به بابا هم گفتم ماشین نمیخواد نزدیکه با کالسکه میریم ولی وقع رفتن دیدم

هوا طوفانی شد به بابا زنگ زدم گفت نمیتونه بیاد جلسه داشت واسه همین زنگ زدم خونه مامانی

 تا دایی حامد بیاد ببره که بابایی گفت من میام طفلک بابایی شده آژانس ما واسه دیدن

تو راضی   ما رو هر جا ببره و بیاره خلاصه رفتیم اونجا و تو هم چسبیده بودی به من و بغل هیچکس نمیرفتیحتی بغل مامانی خلاصه فقط میرفتی اتاق سلما و سریع برمیگشتی پیش من

یهو از روی میز   بشقاب را کشیدی و چون زمین پارکت بود افتاد و شکست خیلی عصبانی شدم و

شرمنده مریم دعوام کرد و گفت اصلا جای ناراحتی نداره ولی سلما ناراحت شد و تو داشتی

میخندیدی با اون زبون شیرینش به تو گفت رها خانم شکوندن خنده نداره که همه زدن زیر خنده 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان ماهان
28 اردیبهشت 90 13:56
رها جونم خرابکاری کردی آخه شیطونک منی دیگه
مادر کوثر
31 اردیبهشت 90 16:26
آی بامزه شیطووووووون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فندق ما می باشد