رهارها، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره
وبوشممممممموبوشممممممم، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره
بهترین دوست دنیا سویل جونم:)بهترین دوست دنیا سویل جونم:)، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

فندق ما

به دنیای من خوش اومدی:) من اسم اینجا رو گزاشتم دنیای قصه ها :) اگه میخوای تو هم اینجوری بدونش:)

تاخیر اساسی

1390/9/19 9:58
نویسنده : Raha:)
678 بازدید
اشتراک گذاری

 سلام سلام بازم من بدقول شدم قول داده بودم که تاخیرام تکرار نشی ولی شرمنده باز تکرار شد دختر نازم خودت که در جریان بودی و در ادامه هم برات تعریف میکنم و اما دوستان خوبم ببخشید که نتونستم بهتون سر بزنم سرم شلوغ بود ولی سعی میکنم دیگه دیگه تکرار نشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

و اما دلایال غیبت رها خانم گل عزیزم اواخر هفته پیش تو شرکت اسباب کشی داشتم و اتاقم رو عوض کردن و اومدم یه طبقه بالاتر و در جوار مدیر و چند روزی درگیر اسباب کشی و مرتب کردن اتاقم بودم و از طرفی هم تو خونه مشغول تدارک نذری امام حسین آخه روز تاسوعا ما  خونمون نذری میپزیم واسه همین شرکت کار و خونه کار که آخر شب هم خسته میخوابیدم تا اینکه روز تاسوعا نذری پزون برگزار شد و خدا رو شکر همه چی خوب بود و غروب هم رفتیم ٧ تا مسجد شمع گذاشتیم این رسم از قدیم تو خانواده ما مرسوم بوده ونسل به نسل هم ادامه داره و ما هر سال به همراه بابایی و مامانی و سحر و حامد میریم متاسفانه بابای تو هیچوقت نمیشه آخه بابا همیشه از ظهر تاسوعا  که نذری میدیم میره هیئت تا فردا شام غریبان عاشورا و ما هم اون دو روز رو خونه مامانی میمونیم تو هم که بهت خوش میگذشت و حسابی سینه زدن رو یاد گرفتی روزهای اول وقتی سوار ماشین میشدیم طبق روال همیشه میگفتی نانای یعنی ضبط رو روشن کنیم که کلی بهت توضیح دادیم که این ایام باید سینه بزنیم و نوحه گوش بدیم که دیگه سوار ماشین که میشیم شروع به سینه زدن میکنی قربونت برم که سریع یاد میگیری باید چه بکنی عزیزم امسال مراسم سوگواری امام حسین نتونستم شرکت کنم آخه تو عزیز دلم یکجا نمیشینی که گفتم اگه برم هیئت تو میخوای بلند بشی واسه خودت بچرخی من هم بدنبال تو واسه همین ترجیح دادم جایی نرم و خونه نشین باشم و از تلویزیون مراسم را ببینم ولی اصلا فاز نداد آخه من خیلی محرم و عزاداریاشو دوست دارم بابا میرفت و میگفت :(اگه میخوای یه روز تو برو من پیش رها بمونم و یه روز من برم ) ولی  من راضی نشد گفتم مجبور که نیستم برم اونجا فکرم بمونه پیش خانوم خانوما  واجب که نیست خوب چه میشه کرد آدم بچه دار برنامه اش معلوم نمیشه دیگه ان شا الله سال بعد باهم میریم 

                           این بلوز رو مامانی برات زحمت کشید و خرید

   این بلوز رو هم مامانی پارسال زحمت کشید و خرید

مامانی جون دست گلت درد نکنه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (20)

مامان سانای
19 آذر 90 10:26
نذرتون قبول
مامان نیایش
19 آذر 90 11:14
سلام خانومی ان شا الله که همیشه موفق باشی رها کوچولوی ناز رو ببوس
مهرناز مامان امین حسین
19 آذر 90 11:52
سمیه جون سلام نذرتون قبول انشالله سال بعد با رها جون میری مهم نیت عزیزم
خاله نسرین.مامان صدف و سپهر
19 آذر 90 12:32
سلام سمیه جون.خوبی خانم؟ممنون که از احوال مامان جویا میشی. هفته ی دیگه قراره برن برای سونو.دعا کن همه چی خوب پیش بره و مشکلی نباشه. نذرتونم قبول باشه.چه سعادتمندین شما که این جور فعالیت میکنین.ما رو هم دعا کنین. رها جون چه با نمک شده.ایشاالله خود امام حسین حافظش باشه.
خاله نسرین.مامان صدف و سپهر
19 آذر 90 12:33
سمیه جون از حال و روز خان داداش نگفتی .ایشاالله که بهترن؟
مامان ملینا
19 آذر 90 12:34
سمیه جان نذرتون قبول.دست مامانی هم درد نکنه که براش لباس خریده مبارکه خاله جون .عزاداریهات هم قبول باشه خاله.
مامان ماهان
19 آذر 90 12:50
سمیه جونم اتاق جدید مبارکه چه لباسهای خوشگلی پوشیدی رها جونم مبارکت باشه دست مامانی درد نکنه عزاداریهاتون قبول باشه ناراحت نباش منم خونه نشین بودم
مامان آرتین
19 آذر 90 12:55
سلام سمیه جون سیاهی که به تن فرزندت کردی درقیامت رو سفیدت میکنه قبول باشه سیاهت رهاجونم
سمانه مامان پارسا جون
19 آذر 90 12:56
سلام سمیه جون خوبی؟ مرسی که اومدی پیشمون. عزاداریهاتون و نذریتون هم قبول باشه خانومی
مامان آريا
19 آذر 90 14:27
امام حسين نگهدارت گل خاله نذرتونم قبول
خاله نسرین.مامان صدف و سپهر
19 آذر 90 14:31
سمیه ی مهربونم سلام.ممنون از راهنمایتون.حتما همین کارو میکنم.
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
19 آذر 90 17:10
خدا قبول کنه.
مامان آوین
19 آذر 90 22:07
ایشالا نذرتون قبول. راستی رنگ سبز به رها جون خیلی میاد
مامان علی
20 آذر 90 14:10
سلام دوست گلم. نذرتون قبول باشه. رها جان هم خیلی ماه شده تو این عکساش. داشتم نگرانتون میشدم خدارو شکر که خوبین. منم آپم دوستم
نوشین
21 آذر 90 2:01
سلام واااااای چقدر ناز شده این رها خانوم...خسته نباشین
مامان پریسا
21 آذر 90 15:23
سلام گلم. نذرتون قبول. اتاق جدید هم مبارک. لباس رها جون هم خیلی قشنگه دست مامان درد نکنه و همیشه برای امام حسین بپوشه.
mamani helena
21 آذر 90 16:22
salam azizammamani aval inke hesabi khaste nabashi dovoman mashala raha mese fereshteha shode
مامان محمدجان
21 آذر 90 20:06
سلام عزیزم خسته نباشی حسابی هفته ی پر کاری داشتی عزاداریهاتون قبول دوست گلم ادم بچه دار که اختیارش دست خودش نیست ایشالله که تو همه ی عزاداریها سهیم بودی
مامان امیر علی
22 آذر 90 1:16
ایشاله همیشه شاد و سلامت باشین .عزیزم خوشحال می شم به کد 120 برای امیر علی من هم رای بدین جهت شرکت در مسابقه جشنواره یک سالگی نی نی وبلاگ .مرسی
مامان تارا - سارا
22 آذر 90 11:18
آخ قربون دخملی بشم با اون لباس قشنگش
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فندق ما می باشد