ما اومدیم
سلام سلام صد تا سلام
ما اومدیم دوستان عزیز ولی متاسفانه مشکل سیستم هنوز برطرف نشده و چون تو این مدت باسیستم کار زیادی داشتم نتونستم بدم سرویس و دیروز بالاخره کارهای پروژه ام تموم شد و باید در اولین فرصت بره چکاپ جالبه فقط صفحه میز کار رو میتونم باز کنم و هر آدرسی که میزنم نمیره دلم برا همتون تنگ شده تمام تلاشم رو میکنم تا از یه طریق سری به همتون بزنم ممنون که تو این مدت جویای حال ما بودین .
حال بشنوید از این خانوم خانوما :
دختر نازم حسابی دیگه واسه خودش خانومی شده بنده از روز اول ماه رمضون پروژه باز کردن پوشاک رو هم شروع کردم و یکباره کلا پوشاک رو گذاشتیم کنار حتی تو شبها و مهمونی هم هفته اول مخصوصا سه روز اول خیلی خیلی سخت گذشت دیگه اشکم در میومد از یه طرف روزه و از یه طرف هر یه ربع آب بازی دیگه آخر شب پادرد میگرفتم جالبه که تو هر بار هم خانومی میگفت باید بشوریم و سرتا پای خودش و من شسته میشد اصلا باور نمیکردم بتونه یاد بگیره ولی خدا رو شکر تا حدود زیادی موفق شدم و شبها هم تو خواب دو بار میریم دستشویی ،عزیز دلم دیگه راحت لباسهاشو خودش در میاره و میپوشه ،اکثر کلمات رو به طور صحیح تلفظ میکنه و دائماً هم در حال صحبت کردن یعنی یک لحظه به اون فک کوچولوش استراحت نمیده چنان کلمات قلمبه سلمبه بکار میبره که ما گاهی تعجب میکنیم . جدیدا که میشه گفت تقریبا یه دو سه هفته ای میشه که یک عادت بد پیدا کرده که نمیدونم چطور ترکش بدم و اون هم اینه وقتی نوفاله : قضیه نوفاله هم اینه که وقتی رها رو ازشیر گرفتم از اونجایی که نوشابه خیلی دوست داشت و من نمیدادم خواستم یه جور کلک بزنم و آب میوه میریختم تو شیشه و میگفتم نوشابه است و رها هم میخورد و به نوشابه میگفت نوفاله که همینطور یوایواش شیر رو جایگزین آب میوه کردم و حالا دیگه اسم شیشه شیر مونده نوفاله و همه هم تعجب میکنن از این اسم ولی چه کنیم دختر ما با این اسم خوشه جالبه میگه تو نوفالم شیر برزی بده بخورم یه مدت اسمش نوفاله رها بود از وقتی خودم رو یاد گرفته دیگه شده نوفاله خودم وقتی کلافه میشه سریع میگه نوفاله خودم و متاسفانه و متاسفانه عادت بد این شده که موقع نوفاله خوردن دستش میره رو می می ها و دیگه این عمل کاملا غیر ارادی شده و نمیفهمی خیابون چیه مهمون چیه و.....من هم حسابی کلافه میشم . میگن خودش از سرش میوفته امیدوارم .