مرحله اول جدایی
عزیزم سلام دلبرم سلام گلم سلام رهای گلم من رو ببخش مامان جون عزیز دلم قرار بود پروژه از شیر گرفتن شما از تاریخ 23 که از تهران برگشتیم شروع بشه ولی بعلت دندون درآوردن و مریضی سخت شما موکول شد به بعد که در این فاصله هم دفعات شیر خوردن رو به کم کردم تا دیروز : پریروز من عمه مهری و بچه ها رو دعوت کرده بودم چون عمو ترکیه رفته و نبود و رفتیم غروب پارک بانوان (زنعمو و کسرا و خاله اینا رو هم دعوت کردم) و شما حسابی تو پارک بازی کردی و شب اومدیم خونه و بابا نبود و الهام جون والناز جون (دخترخاله های بابا )هم اومدن و تو با نوید و نگین حسابی مشغول بازی و غافل از خوردن می می تا آخر شب یه لیوان شیر برات گرم کردم که برای خو...
نویسنده :
Raha:)
9:22