جشن تو جشن
عزیز دلم ببخش بازم مامانی دیر کرده و اینبار من مقصر نبودم شارژ نتم تموم شده بود قربونت برم مامانی رو ببخش که کمتر میتونم خاطراتت رو ثبت کنم .بریم سر وقایع گذشته پنجشنبه خاله میترا همرا سرمه و عمو حمید و آناجونش از تهران اومدن خونمون تو با دیدن سرمه خیلی خوشحال شدی سرمه یکسال از تو کوچیکتره و حسابی در قبال اون حس مسئولیت نشون میدادی و غرق ماچ و بوسه میکردی راستی خاله میترا اولین نفری هست که کادوی تولدت رو تقدیم کرد یه مدال شاپرک طلا خیلی ناز بود دست گلش درد نکنه حسابی دو روز با اونا بهمون خوش گذشت و جمعه هم رفتیم باغ راستی گلم یک هفته پیش از روز شنبه من پروسه ترک پوشاک رو شروع کردم و روزهای خیلی خیلی سختی رو پشت ...
نویسنده :
Raha:)
21:14